«من معلّم هستم»

«من معلّم هستم»
هرشب از آینه ها می‌پرسم :
به کدامین شیوه ؟
بچه ها را بکشانم به کلاس؟
بچه ها را ببرم تا لب ِ دریاچه یِ عشق؟
غرق ِ دریایِ تفکّر بکنم؟
با تبسّم یا اخم؟
«من معلّم هستم»
نیمکت ها نفس ِ گرم ِ قدم‌هایِ مرا می‌فهمند
بال هایِ قلم و تخته سیاه
رمز ِ پرواز ِ مرا می‌دانند
سیب ها دست ِ مرا می‌خوانند
«من معلّم هستم»
درد ِ فهمیدن و فهماندن و مفهوم شدن
همگی مال ِ من است. روزتان مبارک معلم عزیز  (انگار حرف دل ماست)

این نوشته در دسته‌بندی نشده ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *